اندر امیدوارى

متن مرتبط با «پنجشنبه است و دلم» در سایت اندر امیدوارى نوشته شده است

خبر خوب

  •   گفته بودم ایمیل بزنید و خبرهای خوب بدهید. ممنونم از ایمیلت ممنوم از این توجه...  برایم ملغمه ای از تمام احساسات ممکن بود زمانی که مرا "عزیز دربه در شده ی غربت کشیده" خطاب کردی و چه زیبا گفتی از کوچک, ...ادامه مطلب

  • بخونم

  •   این امتحان بدکردار تموم شه... میخوام یکم کتاب بخونم واسه دل خسته خودم..., ...ادامه مطلب

  • این لحظه رو می خوام

  •   اردیبهشت ها یه لحظه هایی هست که هوا ابریه و باد خنک میاد. صدای شاخه های سبر درختا توی باد میپیچه و تو توی طبقه اول، جلو شیشه های قدی ساختمون منظره رو تماشا می کنی. بعد یهو بارون شروع میشه... بارون شدید و وقتی از ساختمون بری بیرون بوی خاک نم دار تنها چیزیه که حس می کنی..., ...ادامه مطلب

  • همین قدر روان!

  •   مقدار یار همنفس چون من نداند هیچ کس/ ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را . . . «سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو» / ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را , ...ادامه مطلب

  • یوما/ آسیا

  • طاح الیل و الدنیا خواتمبحرو غریق و ضلامو عاتم, ...ادامه مطلب

  • امیدوارم کسی نخونتش!

  • برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب

  • شیون، سوگ، خشم

  • آنچه حدوثش بر ما ناخوشایند است، وجوه مختلفی دارد... برای من ابتدا شیون و زاری، سپس سوگ است. سوگ، سنگین و سیاه و در هم تنیده،گلوله‌ای را ماند که در یک چرخش ابدی تشویش را در جان هر لحظه به شیوه‌ای نو و , ...ادامه مطلب

  • کدوم

  • تو نه بیرون نه درونی تو نه ارزون نه گرونی... . . . تو فقط هستی که باشی تو نه مرگی نه تلاشی...   من چرا انقدر اینو دوست دارم؟, ...ادامه مطلب

  • سرم اومد چیزی که میترسیدم ازش

  • من تمام این مدتی که ابردین بودم آهنگ گوش نمی دادم... و کار درستی میکردم. چیه این تل فکر و خیال که با تک تک کلمات توی آهنگ داره میریزه رو سرم؟, ...ادامه مطلب

  • شما بخونین جمله عاشقانه

  • گفت:" اگه احمدارو میخوندم هم این جوری میشد؟" قلبم تیکه پاره شد..., ...ادامه مطلب

  • محسن نامجوی عزیز

  • محسن نامجوی عزیز این را برای شما که نه، برای خودم مینویسم. ممنونم برای آلبوم اخیرتان! تنها چیزی که می توانست التیام بخش روزهای بی روح و پر از تردیدم باشد، موسیقی و صدای شما بود... من قرار است تا مدت ه, ...ادامه مطلب

  • مگه چقدر میشه عشق دونستش؟ 44

  • لحظه ها... اتفاق ها... همه لحظه ها و اتفاق های این زندگی مشترک از جلوی چشم هاش میگذره. الان 72 ساعته که مدام داره تصویر میبینه؛ خنده های مهناز، اشک هاش، سفرهاشون، دعواهاشون... و جمله های آرمان که مدام, ...ادامه مطلب

  • تولدشه 45

  • امروز این‌طوری شروع شد:  احمد چشم‌هایش را باز کرد، از تخت بیرون آمد. به سمت آشپزخانه حرکت کرد و در درگاهی آشپزخانه مهناز را دید که یک کاپ کیک که یه شمع روشن رویش است کف دست راستش گذاشته است و دستش را به سمت او دراز کرده است. همین قدر ساده و زیبا... ‌  .احمد به پهنای صورتش می‌خندد و این بهترین جمعه ‌ی سال است, ...ادامه مطلب

  • دیوار بلند

  • وقتی بچه بودم و از یه چیزی ناراحت میشدم، بابام سریع سرم داد میکشید که گریه نکن... برای چی گریه میکنی؟ و این بدتر باعث میشد گریه‌ام بگیره... برای همین یاد گرفتم هیچ‌وقت نباید ببینه که دارم گریه میکنم. , ...ادامه مطلب

  • درد و دل ساده

  • ناراحت کنندس... این بی توجهی‌ها دلمو میشکونه... اما خب نه اجباری هست برای ارتباط و نه میشه اعتراضی کرد. شاید یه روزی در یک لحظه‌ی خاص از زندگیت  حسی مشابه حال این روزهای من رو داشتی و درک کردی... شایدم نه! نه گرو کشیی درکاره نه تلافیی! فقط یه درد‌ و دل سادس..., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها