اندر امیدوارى

متن مرتبط با «آرزوی سال جدید» در سایت اندر امیدوارى نوشته شده است

قانون جدیدِ مگویم

  • یه قانون جدید برای زندگیم کشف کردم که هفته هاست می خوام ازش بگم اما هر تلاشی در جهتش به شکست منتهی میشه..., ...ادامه مطلب

  • عشق در سال وبا

  • یکی بهم عشق در سال وبا رو کادو بده... کتاب به انگلیسی در قفسه‌ای در کتابفروشی نسبتاً محبوبم مخفی شده...!, ...ادامه مطلب

  • رویه ی امسالم

  • در این سال جدید دو چیز رو می خوام مدام با خودم تمرین کنم:۱) هر کاری رو ازش میترسم و باهاش مواجه می شم خلاف تمام این سال ها به جای فرار، باهاش روبرو شم. ۲) خیلی جاها فقط و فقط گوش کنم و هیچ نگم..., ...ادامه مطلب

  • حسرت سال های نوجوانیم یا مثلا موهبت این روزها!

  • تمام سال های نوجوانیم به حسرت آن گذشت که نویسندگان بزرگ، روزگاران دوری زیسته اند و من هیچ گاه نتوانسته ام با آن ها هم کلام شوم. امشب در این نیمه شب گرم دلگیر، دانستم که بزرگترین موهبتی که نصیبم شده است ندیدن این بزرگان است چرا که هرچه از زندگی نویسنده دورتر باشید از دنبال کردن نوشته هایش بیشتر و بیشتر لذت خواهید برد… هرچه خالق جملاتی که جلو چشمتان پیچ و تاب میخورد را کمتر بشناسید، هیجان بیشتری برای دنبال کردن داستان هایش خواهید داشت. , ...ادامه مطلب

  • فکر یه تجربه جدید ٣٤

  • دستشو میکنه تو موهاى خیس مهناز که تو آشپزخونه بغل یخچال وایساده داره با میترا تلفنى حرف میزنه. مهناز سرشو تکیه میده به سینه احمد و احمد موهاشو بو میکنه. میترا اونور دنیا زندگى میکنه و هرازچندگاهى که زنگ میزنه، با مهناز از همه چى حرف میزنن. الان به اینجا رسیدن که مهناز تعریف میکنه که تو مهمونى هفته , ...ادامه مطلب

  • پارسال

  • یک سرى حال و هوا ها مخصوص روزهاى خاصى از ساله... امسال هم دقیقاً همان حال پارسال را دارم. آدم هاى جدید، داستان هاى جدید اما همان دلهره ى قدیمى و خشم بعدش... چقدر این روزها یاد پارسال میفتم..., ...ادامه مطلب

  • آرزوی جدید

  • شاید گاهی بهترین آرزو این باشه:خیلی چیزهارو نبینیم، خیلی چیزهارو نشنویم، خیلی چیزهارو نفهمیم,آرزوی سال جدید ...ادامه مطلب

  • سالگرد اردواج ۲۸

  • این که اصولا مهمه یا نه، هرجور دوست دارین فک کنین.  این جا اما احمد محور عالمه. هیچ وقت واسش مهم نبوده، این یعنی مهنازو روست نداره؟ نه لزوما همچین معنیی نداره اما احساس مهناز؟ آره خب مهناز غمش میگیره. بغ میکنه یه گوشه میشینه قهوه میخوره و سیگار میکشه انقد که تپش قلب میگیره. [قهوه بهش نمی سازه.] شاید اگه یه حرفی بزنه، یه طعنه ای چیزی، وضع فرق کنه که مثلا احمد به خودش بیاد. شاید فک کنین از غروره اما مهم نیس شما چی فک کنین ولی اگه کنجاوین، باس بدونین که ابدا از غرور نیست. مهناز فک میکنه یه سری حرفا. یه سری کارا خودشون باس باشن. این که تو دخالتی تو به وجود اومدن, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها